به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت مدرسه جبهه و بچه‌هایی که یک‌شبه مرد شدند! درباره شهید سرلشکر خلبان حسین لشگری | ۱۸ سال اسارت زیارت امام یا زیارت ضریح؟ راهنمایی‌هایی برای اتصال قلبی به امامان معصوم (ع) | ادب زیارت مقربان درگاه موشن گرافی | یاران رضا (ع) | سردار شهید محمد فرومندی رونمایی از کتاب «مجاهدت‌های ماندگار» | روایتی از زنان ایثارگر دفاع مقدس آغاز سال تحصیلی ۲ هزار و ۴۲۶ طلبه در حوزه علمیه خراسان نذر فرهنگی بقاع متبرکه امام‌زادگان در هفته دفاع مقدس حوزه علمیه در مسیر نوآوری؛ از تولید بازی‌های رایانه‌ای تا تدریس فقه رمزارزها اهدای جهیزیه به زوج‌های احسان‌پذیر توسط بانوان گوهرواره‌های باشگاه گوهرشاد اعزام زائران عمره از مشهد آغاز شد (۲ مهرماه ۱۴۰۴) ثبت نام نیرو‌های داوطلب بهداشتی و درمانی برای حج ۱۴۰۵ مراسم ملی بزرگداشت شهدای منا امروز برگزار می‌شود (۲ مهرماه ۱۴۰۴) فاجعه منا؛ زخمی باز بر پیکره جهان اسلام بسیاری از شهدای دفاع مقدس پرورش یافته مسجد بودند کتابخانه تخصصی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس افتتاح شد آغاز ثبت‌نام طرح ملی دانشجومعلم قرآن راهکارهایی برای ترویج فرهنگ نماز در مدارس برنامه جدید سازمان حج و زیارت برای سفر به عتبات
سرخط خبرها

به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت

  • کد خبر: ۳۶۰۹۵۴
  • ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۴
به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت
روز ۲‌ مهر‌ ۱۳۹۴، هم‌زمان با عید قربان در مراسم رمی‌جمرات در «خیابان‌۲۰۴»، نزدیک تقاطع آن با «خیابان‌۲۲۳»، در منطقه منای شهر مکه اتفاق تلخی رخ داد که منجر به جان باختن دست‌کم ۲ هزار‌و‌۲۳۶ زائر خانه خدا شد.
حسین بیات
خبرنگار حسین بیات

روز ۲‌مهر‌۱۳۹۴، هم‌زمان با عید قربان در مراسم رمی‌جمرات در «خیابان‌۲۰۴»، نزدیک تقاطع آن با «خیابان‌۲۲۳»، در منطقه منای شهر مکه اتفاق تلخی رخ داد که منجر به جان باختن دست‌کم ۲ هزار‌و‌۲۳۶ زائر خانه خدا شد. ازدحام حجاج در این مسیر و گرمای هوا سبب شد مرگ‌بارترین رویداد تاریخ حج رقم بخورد. ایران با ۴۶۴ جان‌باخته، بیشترین شهدای شناسایی‌شده را در این حادثه داشت.

یکی از آنها «محسن حاجی‌حسنی‌کارگر»، قاری مطرح و بیست و شش ساله مشهدی، بود. او سه ماه قبل از این حادثه عنوان اول رشته قرائت پنجاه‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن‌کریم مالزی را کسب کرده بود؛ عنوانی که پس از ۹‌سال به ایران رسیده بود.

سالگرد این حادثه و شهادت این قاری برجسته سبب شد به سراغ بازنشر مصاحبه‌ای برویم که پیش‌تر در تاریخ ۴ تیر‌۱۳۹۴ و درست سه ماه قبل از شهادت محسن حاجی‌حسنی کارگر در شهرآرامحله منطقه ثامن منتشر شده بود. این گفت‌و‌گو را لحظاتی پس از بازگشت او از مسابقات قرآنی سال‌۲۰۱۵ مالزی در منزل پدری‌اش در محله طبرسی با او گرفته بودیم. گفت‌وگویی که آخرین مصاحبه مفصل رسانه‌ها با او بود.

نخستین تلاوت در سه‌سالگی

پدرم همراه دیگر‌دوستانش شب‌های چهارشنبه و صبح‌های جمعه جلسات قرآنی برگزار می‌کنند. ماهی چندبار نوبت ما می‌رسد که میزبان این محفل قرآنی باشیم نخستین تلاوت من در همین جلسه و جلوی دوستان پدرم بود. سه‌ساله بودم و از خجالتی که داشتم، به طبقه پایین رفتم که قاری مجلس از پشت میکروفن گفت: آقا محسن بیایید بالا همه منتظر شما هستند.

سوره کوثر را تلاوت کردم. استاد جلسه از خواندنم خیلی خوشش آمد و نوار کاستی از تلاوت استاد شحات را به من هدیه داد. از آن هدیه خیلی خوشم آمد. در نگاه اول عکس استاد شحات که پشت نوار بود و آرامشی که در چهره ایشان موج می‌زد، مجذوبم کرد.

علاوه‌بر‌این جلسات، حضور در مجالسی که مادربزرگم در ماه رمضان هر‌سال در منزل خود برپا می‌کرد و بودن در آن فضای روحانی و معنوی زمینه این علاقه را در من به وجود آورد. مادربزرگم، استاد قرآن بود و مفسر آیات قرآنی. تشویق‌های ایشان نیز در این کشش و علاقه بی‌تأثیر نبود.

همین‌طور خاطرم هست که شروع برنامه‌های تلویزیون با برنامه کودک‌ونوجوان بود و قبل از آن، تلاوت قرآن پخش می‌شد. قاری آن تلاوت آغازین هم استاد شحات بود که من دوستش داشتم. برای همین، هر‌روز بعد از تماشای برنامه کودک یک روسری از مادرم می‌گرفتم و به سبک استاد روی شانه‌هایم می‌انداختم و با بستن دستمالی سفید به پیشانی و گذاشتن کلاهی بر سر، خودم را به شمایل قاریان مصری در می‌آوردم، بعد هم قرآن را باز می‌کردم و، چون سواد نداشتم، ضبط را روشن و بعد از شنیدن تلاوت استاد به تقلید از ایشان شروع می‌کردم به خواندن.

همین‌کار باعث شد آیاتی را بدون درک معنا و مفهوم حفظ شوم. یک‌بار به‌اشتباه دکمه ضبط صدا را فشار داده بودم و میانه نوار تلاوت استاد شحات خواندن خودم ضبط شده بود. آن قسمت ضبط‌شده را هنوز هم به یادگار نگه داشته‌ام؛ بد نخوانده بودم.

به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت

شاگرد محافل قرآنی

کودکی و نوجوانی من در جلسات قرآنی گذشت؛ کودکی در خانه و نوجوانی در محافل محلی به همراه دو برادر بزرگ‌ترم که در‌واقع اولین استادان قرآنی‌ام بوده‌اند و هستند. بزرگ‌تر که شدم، هرجای مشهد جلسه قرآنی برپا می‌شد که می‌توانستم از آن نکته‌ای بیاموزم، در آن حاضر می‌شدم، اما بحث قاری‌شدنم، هم‌زمان با شرکت در مسابقات سازمان اوقاف و کسب موفقیت‌های پی‌درپی در آن مسابقات جدی شد.

سال ۱۳۸۱ بود که در مسابقات اوقاف که مهم‌ترین مسابقات قرآنی کشور است، شرکت کردم و ابتدا در مشهد، بعد در استان و مرحله آخر در کشور اول شدم. بعد از کسب رتبه اول کشوری برای حضور در بخش قرائت مسابقات بین‌المللی قرآن به عربستان رفتم. آن سال عربستان بدون اطلاع‌رسانی، بخش قرائت را از مسابقات حذف کرده بود؛ برای همین به‌عنوان قاری افتخاری در مسابقات شرکت کردم. مهم‌ترین توفیقی که در این سفر داشتم زیارت خانه خدا در چهارده‌سالگی بود.

البته سال قبلش برای تلاوت در بیت رهبرمعظم‌انقلاب دعوت شده بودم و می‌شد گفت دیگر قاری بودم. آنجا فکر می‌کردم با حضور رهبر یک کشور و قاریان دیگر، تلاوت سختی داشته باشم، اما همین که شروع کردم، آرامش عجیبی پیدا کردم و دیگر استرس نداشتم. آرامش آن روز، بعد از آن همه استرس و هیجان، هنوز برایم عجیب است.

به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت

استجابت بعضی دعا‌ها

باتوجه‌به نزدیکی منزل ما به حرم امام‌هشتم (ع)، صدای تلاوت قرآن در حرم شنیده می‌شود، به‌خصوص تابستان‌ها. همیشه آرزو داشتم یک روز صدای تلاوتم از مناره‌های حرم پخش شود که این اتفاق سال ۱۳۹۲ افتاد؛ البته چند‌سالی بود که من در صحن‌های حرم می‌خواندم، اما پیش نیامده بود که صدای خواندنم از مناره‌های حرم پخش شود.

یکی دیگر از آرزوهایم این بود که برترین قاری جهان شوم. درباره این آرزو، نکته‌ای را برایتان بگویم که گفتنش خالی‌ازلطف نیست. وقتی برای مسابقات بین‌المللی قرآن به عربستان رفته بودم، کنار خانه خدا اول شدنم در جهان و مسابقات آن سال را آرزو کردم. شنیده بودم کسی که برای اولین‌بار چشمش به کعبه بیفتد، هر‌دعایی بکند، برآورده می‌شود.

 وقتی فهمیدم به‌دلیل حذف رشته قرائت، حضورم در این مسابقات منتفی است، این سؤال در ذهنم بود که پس دعای من چه می‌شود؟ بعد از اول شدن در مسابقات مالزی به این نتیجه رسیدم که استجابت بعضی دعا‌ها دیروزود دارد، اما سوخت‌وسوز نه.

البته آرزویی هم داشتم که برآورده نشد. یکی از آرزو‌های بزرگم دیدن استاد شحات و مصاحبت با ایشان بود که متأسفانه میسر نشد. سال ۱۳۸۳ در آخرین سفرشان به ایران که برای مسابقات بین‌المللی قرآنی بود، موفق به دیدار استاد نشدم و وقتی خبر فوتشان را در پنجاه‌وهشت‌سالگی شنیدم، به‌شدت ناراحت شدم و اشک ریختم.

به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت

امتیاز قاری‌بودن

قرآن‌خواندن در مدرسه برای من یک امتیاز محسوب می‌شد. سر صف، در همه برنامه‌ها و جلسات، قرآن‌خوان بودم؛ برای همین، وقتی قرار بود مبصری انتخاب کنند، اول روی من دست می‌گذاشتند. جالب است که در کلاس اول دبستان، معلممان از بچه‌ها خواست قرآن بخوانند. بقیه بچه‌های کلاس با وجود غلط‌های زیاد با صدای رسا آیات را تلاوت می‌کردند، اما من اگرچه به خواندن مسلط بودم و قبلا هم در جلسات خانگی تلاوت کرده بودم، آنجا خجالت می‌کشیدم. آهسته زیر لب آیات را زمزمه می‌کردم؛ صدایم انگار از ته چاه در می‌آمد.

خیلی‌ها وقتی بچه هستند، دوست دارند در آینده خلبان شوند یا دکتر یا مهندس؛ راستش من از همان کودکی دوست داشتم قاری ممتاز قرآن شوم. نه به‌عنوان شغل، اما می‌خواستم قاری شوم. درباره آینده هم باید بگویم که من مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی دارم. فعلا که سربازم؛ البته بعدازظهر‌ها هم مدیریت دارالقرآن کوهسر را بر‌عهده دارم.

بر‌اساس مصوبه سازمان نخبگان و مصوبه مجلس من باتوجه‌به عنوانی که به‌تازگی کسب کرده‌ام، می‌توانم در هر‌نهاد یا سازمانی که بخواهم، استخدام رسمی شوم. باتوجه‌به علاقه‌ام به موضوعات قرآنی، احتمالا نهاد و سازمانی را برای کار انتخاب می‌کنم که در زمینه‌های قرآنی فعالیت داشته باشد.

همسایه‌های قدیمی امام رضا (ع)

با اینکه امکان زندگی در جای دیگری را داریم، مهم‌ترین دلیل ماندن من و خانواده‌ام در این محله، وجود مرقد آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) در همسایگی‌مان است. همین که هر‌صبح، وقتی از خانه بیرون می‌رویم، چشممان به گنبد و بارگاه آقا می‌افتد و به ایشان سلام و عرض ادب می‌کنیم، انرژی می‌گیریم؛ دلیل دیگر اصالت و ریشه‌دار بودن بسیاری از آدم‌های محله است.

امروز خیلی از قدیمی‌های محله از این منطقه رفته‌اند، اما ما در گذشته در همین محله خانواده شهید قاری قرآن، روحانی خادم حرم، مداح و‌... داشتیم. هم من و هم برادرانم که ازدواج کرده و از این محله رفته‌اند، اصرار به حفظ این منزل داریم. ما به‌دلیل حضور در محافل قرآنی که در این منزل و دیگر‌منازل این محله برگزار می‌شد و می‌شود، در مسیر قرآن قرار گرفتیم و امروز که به برکت قرآن، موفقیتی در این زمینه به دست آورده‌ایم، وظیفه خودمان می‌دانیم که در خدمت جوانان و نوجوانان همین محلات باشیم.

من فعلا آموزش قرآن را به‌صورت تخصصی انجام نمی‌دهم، اما اگر دوستان بخواهند چنددقیقه‌ای را برایشان وقت بگذارم، نه نمی‌گویم. اصولا قرآنی‌ها دو دسته هستند؛ یا مدرس‌اند یا قاری. کسی که قاری خوبی باشد، نمی‌تواند مدرس خوبی هم باشد؛ زیرا باید حرف بزند و زیادحرف‌زدن روی تار‌های صوتی قاری قرآن اثر مخرب و منفی می‌گذارد. خیلی از قاری‌ها این فداکاری را نمی‌کنند، اما در خانواده ما، برادرم این فداکاری را کرده است و تدریس می‌کند و من بیشتر می‌خوانم.

به‌مناسبت سالگرد شهادت محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، یکی از شهدای فاجعه منا در حج سال ۱۳۹۴ | قاری آسمانی شهر بهشت

طلسمی که شکست

من از سال ۱۳۸۱ در هیچ مسابقه‌ای شرکت نکرده بودم، چون معتقدم مسابقات قرآنی ما قاری‌ساز نیست. مسابقات ما در کنار همه مزایا نقص‌ها و ضعف‌هایی هم دارد؛ از جمله اینکه در مسابقات چارچوب خاصی تعریف می‌شود که نباید از آن عبور کنید. تلاوت‌ها باید محدود و تجویدی باشد؛ همچنین قاری نباید لحن خاصی را به کار ببرد و... قاری که به این شیوه عادت کند، دیگر نمی‌تواند تلاوتی مجلسی و مردم‌پسند انجام دهد.

از سویی من که در مجالس خانگی رشد کرده و دست‌کم بیش از سیصد تلاوت از استاد شحات را تقلید کرده‌ام تا مثل ایشان تلاوت کنم، وقتی می‌بینم شرکت‌کنندگان به شیوه دیگری می‌خوانند، لذت نمی‌برم. من این محدودیت را دوست ندارم و برای همین تا امسال در هیچ مسابقه‌ای شرکت نکرده‌ام. برای حضور در مسابقات بین‌المللی قرآن مالزی هم هیچ برنامه‌ای نداشتم؛ اصرار دوستان و استادان و ثبت‌نام از سوی دوستان سبب حضورم در این مسابقات شد. 

در‌واقع به سمت این مسابقات هل داده شدم. پس از شرکت در مسابقات در مشهد و استان نفر اول شدم و در کشور مقام دوم را کسب کردم، بعدازاین مرحله، نفر اول کشور به سی‌و‌دومین دوره مسابقات قرآنی بین‌المللی جمهوری‌اسلامی‌ایران که در سالن اجلاس تهران برگزار می‌شد، راه یافت و من به‌عنوان نفر دوم برای شرکت در مسابقات قرآنی بین‌المللی مالزی، راهی این کشور شدم.

مسابقات بین‌المللی قرآنی مالزی باسابقه‌ترین و قدیمی‌ترین مسابقات بین‌المللی قرآن به شمار می‌رود که امسال [سال ۱۳۹۴]پنجاه‌و‌هفتمین دوره آن بود و کشور ما توانسته بود فقط ۱۰ مقام اولی را در این مسابقات کسب کند. آخرین سالی که ایران مقام اول را کسب کرد ۱۰‌سال قبل بود که آقای رستمی، از تهران، موفق به کسب این مقام شد و امسال به لطف خدا من موفق شدم؛ البته من به نیت به‌دست‌آوردن رتبه و مقام به مالزی نرفتم، بلکه هدفم تلاوت زیبا و در درجه اول رضایت خدا و بعد رضایت مردم بود.

 کشور ما در این مسابقات نه داور ایرانی داشت، نه ناظر. پنج داور از کشور مالزی، سه داور مصری و چند‌داور از کشور‌های دیگر که همه اهل‌تسنن بودند، قضاوت این دوره از مسابقات را بر‌عهده داشتند. از طرف دیگر شیعه در مالزی جایگاه چندانی ندارد و در این کشور نوعی جبهه‌گیری در مقابل شیعیان دیده می‌شود.

باوجوداینکه می‌دانستم در مسابقات مالزی جریان‌های سیاسی حاکم است و حق نمایندگان ما را نمی‌دهند، سعی کردم با قوت و صلابت هر‌چه‌بیشتر در این مسابقات ظاهر شوم که اختلاف زیاد من با دیگر‌شرکت‌کننده‌ها، داوران این رقابت‌ها را ناچار به معرفی من به‌عنوان نفر اول کرد. از طرفی، چون برای کسب رتبه نرفته بودم، استرسی هم نداشتم. این نداشتن استرس و توکل به خدا سبب شد با اختلاف هشت امتیاز نفر برتر این مسابقات در جهان شوم.

تربیت نسلی مأنوس با قرآن

محمدمهدی حاجی‌حسنی، پدر محسن، می‌گوید:از سال ۱۳۵۸ که این منزل را خریدم، جلسات قرآن را در آن برگزار کردم. پیش‌ازآن مجالس قرآنی در منزل پدرم برپا می‌شد و ایشان توصیه کرده بودند که این جلسات را بعد از ایشان زنده نگه داریم. همه پسرانم را از سه‌چهارسالگی به محافل قرآنی می‌بردم. از برکت این کار و از برکت قرآن، همه آنها، از جمله آقا‌محسن، در این مسیر گام بر‌می‌دارند. اول شدن محسن در مسابقات بین‌المللی قرآن مالزی برایم غیرمنتظره نبود، اولین‌باری نبود که او مقام برتر را کسب می‌کرد، اما هیچ‌کدام از این مقام‌ها برایم به‌قدر آموزش علاقه‌مندان و تربیت نسلی مأنوس با قرآن توسط پسرانم اهمیت ندارد.

موفقیتش دور از انتظار نبود

مصطفی حاجی‌حسنی، برادر محسن، می‌گوید: محسن از کودکی استعداد خوبی در خواندن قرآن داشت؛ برای همین موفقیتش دور از انتظار نبود. آب‌وهوای مالزی بسیار خوب بود، اما کولر‌های موجود در هتل‌ها و سالن برگزاری مسابقات تفاوت دمایی محسوسی را به‌وجود آورده بود؛ به‌طوری‌که صدا را به‌شدت خشک می‌کرد. صدای ۹۰درصد قاریان گرفته بود و محسن هم قبل از رفتن روی سن، صدایش گرفته بود که با خوردن کمی آب جوشیده ولرم صدایش باز شد و توانست به زیبایی بخواند.

***

یکی از استادان محسن در دوران نوجوانی قاری‌ای به‌نام مشهد استاد بیژنی بود، اما خودش استاد اصلی‌اش را برادرش، مصطفی، می‌دانست. می‌گفت: آقا‌مصطفی که مدرس قرآن هستند، از همان کودکی مثل یک برادر، پدر، پشتیبان و استاد در کنارم بوده و حمایتم کرده‌اند. در حقیقت حضور ایشان در سفر مالزی در کنار من قوت قلب بود و عمل به توصیه‌هایشان در کسب این رتبه خیلی تأثیر گذاشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->